معنی وا بزوئه - جستجوی لغت در جدول جو
وا بزوئه
به تنگ آمده، کنار گذاشته شده
ادامه...
به تنگ آمده، کنار گذاشته شده
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وا بزوئن
وا دادن، رد کردن، پس زدن، باد زدن وزیدن
ادامه...
وا دادن، رد کردن، پس زدن، باد زدن وزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تا بزوئن
تا کردن، لازدن، بند انداختن صورت
ادامه...
تا کردن، لازدن، بند انداختن صورت
فرهنگ گویش مازندرانی
کا دزوئه
انباشته از کاه
ادامه...
انباشته از کاه
فرهنگ گویش مازندرانی
ور بزوئن
خود را کنار کشیدن
ادامه...
خود را کنار کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی